كابوك

متن مرتبط با «من مادر شدم» در سایت كابوك نوشته شده است

من مادر شدم

  • می توانست مثل باقی سه شنبه ها باشد , روزهایی که فرقی با با بقیه ندارند ,روزهایی که حتی به یاد نداری چند شنبه اند , می توانست یک روز معمولی باشد ,بیدار شم و برم سر کار یا عصر با مرد محبوبم جلوی پنجره آشپزخانه دور میز بنشینیم و از در و دیوار حرف بزنیم و سیگاری دود کنیم .اما نبود, این سه شنبه یک سه شنبه ویژه بود ,پر از عطر یک فرشته کوچک ,پر از پولک و عشق و نور پر از یک حس نا شناخته که همدیگر را در میان راه یافتیم و من فهمیدم بعد از این با این دخترک معصوم و کوچک و چشمان جستجوگر سیاهش زندگی معنایی دیگری می گیرد , تولد موجودی که از من است و لمس گرمای وجودش بی نظیر ترین ,من مادر شدم,من عاشق مادر دوستم شدم,من عاشق مادرزنم شدم,و من مادر شدم,من هم مادر شدم,من تازه مادر شدم ...ادامه مطلب

  • من 30سالگی را پر کردم

  •   هر سال همین طور می شود، هر سال روز تولدم بی حوصله هستم و امسال هم ایضا"., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها